رفتنم رفتن پاییز و ریزشم ریزش برگ..

.چنین که آواز دهل سر میدهد فرشته مرگ

...مرا هراسی نیست ز این خاموشی  ..

.که رفتن بوده آیین فراموشی.

.چمن روییده از باغ دلم  باز.

..که ربی باز بگیرم از لبت گاز .

.شقایق امشب از یادم که رفتی..

شراب هشت ساله بودی شکستی.

.سکوت هشت ساله  شد معترض باز .

. که جز رفتن نمانده راه آغاز.

..عجب  رسمی عجب راهی چه فریادی..

.تو در من کینه ی دل وانهادی..

چه میماند  ز این خفته خاموش..

که ره گم کرده یا که هم آغوش.

.تقدیم با مهرآخرین سکوت شبانه من بود